نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 تير 1392برچسب:, توسط حسن قاسمی قاسموند |

كُنارِ غريوم كه بَرده ِنصيوُم (درختِ كنار غريبي هستم كه سهم من سنگ است)

يه عمره كه سي خُم ايگم ايگريوُم (عمريست كه براي خودم مرثيه مي خوانم و مي گريم)

اَيَر باد و بارون بياهِن به جارُم (اگر باد و باران به فريادم برسند)

اِشَينُم خومه تا غم از دل وُرآرُم (خودم را مي تكانم تا غم از دل برانم)

بخون كَوگِ مستُم كه بوسم گِليته (كبكِ مستِ من، بخوان تا گلويت را ببوسم)

كه آستاره بختم مِنِ تيگِ ريته (زيرا ستاره ي اقبال همان روي خوب توست)

مُو چي مار تشنه تو چي چشمه سارون (هم چون مار تشنه ام و تو چشمه ساري)

دلُم سُحده زاره بزن نَرمه بارون (دل من كويري سوخته است اي باران آهسته ببار)

كِلورُم به دستِ تو اي بادِ گَردو (من كاهم در دست تو اي باد هر جايي)

گُلُم اَر بياهه بُهارونه از نُو (اگر گل من بيايد دوباره بهار مي شود)

تيام پاله پاله پُرِ اَرس و خينن (چشمانم كاسه كاسه اشك و خونند)

زِ بس چي تَريده به رَهت اينشينن (دلم هم چون راهزن سر راهت مي نشيند)

دلُم جُور دينِش سرِ تَش ايبازه (دلم هم چون اسپند روي آتش مي رقصد)

يه عمره كه دل سي، تو وا تش اسازه (عمريست كه دل براي تو با آتش سازش مي كند)

بنه سر به شونُم، بُهارُم صداته (سر بر شانه هايم بگذار كه بهار من صداي توست)

دل غم نَصيوم هميشه واباته (دل غمين من هميشه همراه توست)

مو هُمدا پوييزُم كه شيوِسته ليزُم (من همزاد پاييزم كه اين چنين كاشانه و روزگارم به هم ريخته است)

بيو تا پَرامِ به پاهات بريزم (بيا تا برگ هايم را فرش راهت كنم)

دِلِ جُل به كولُم كه وَسته به ديندات (دل خانه به دوش من كه دنبال تو افتاده)

بيو تا بخَوسه به شَوليزِ مي هات (بيا تا در خانه ي آرام شب گيسوانت بخوابد)

ندونم كي اي تو؟ مهي يا كه افتو؟ (نمي دانم كه هستي؟ ماه يا آفتاب؟)

كه مُردُم ز ديريت بيو دي تو امشو (كه از دوريت مي ميرم ديگر بيا)

تو نهلي كه ئي دل به سردي بميره (نگذاري كه دلم در سرما بميرد)

بزن جور افتو كه برفُم بِچيره (بتاب هم چون آفتاب تا برف من ذوب شود)

سَرِ لِشك زردُم بخون كوگِ رَشته (بر شاخسار زرد من بخوان اي كبك رنگين بال)

ندوني اِي سالا چه ور مُو گُدَشته (نمي داني اين سال ها بر من چه گذشته است)

چه تَحله غريوي شرينُم بيَو دي (غريبي تلخ است شيرين من ديگر بيا)

بُگُ اَر نياهي به كي وا كُنم ري (بگو اگر نيايي به چه كسي روي كنم)



.: طراح قالب حسن قاسمی :.

کورش بزرگ: گفتار نیک ، کردار نیک ، پندار نیک